Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-05-08@01:24:43 GMT

هیولایی که ما می‌سازیم!/نگاهی به ناداستان «پرستار بچه»

تاریخ انتشار: ۲۱ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۹۹۳۴۳۴

هیولایی که ما می‌سازیم!/نگاهی به ناداستان «پرستار بچه»

به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «پرستار بچه؛ تابستان‌های من با یک قاتل زنجیره‌ای» اثر لیزا رادمن و جنیفر جردن و ترجمه حسین مسعودی آشتیانی، با شمارگان ۵۰۰ نسخه، ۳۴۸ صفحه و بهای ۲۱۰ هزار تومان در ابتدای تابستان امسال توسط انتشارات کراسه منتشر شد.

پرستاربچه داستان زندگی لیزا رادمن است، دختر کوچکی که در دهه ۱۹۶۰ در کیپ کاد آمریکا زندگی می‌کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

داستانی واقعی از حوادثی تکان‌دهنده. مادر لیزا، زنی خودشیفته، تابستان‌ها در متلی محلی کار می‌کرد و شب‌ها به خوش‌گذرانی می‌پرداخت و دختران خود را به مردی خوش‌چهره و خوش‌لباس می‌سپرد. لیزا که معاشرین اندکی داشت پرستارش، تونی کاستا را مردی فوق‌العاده می‌دانست.

اما این دختر کوچک از حقیقتی بزرگ غافل بود: پرستار او یک قاتل زنجیره‌ای بود. قاتلی مخوف که جنایت‌هایش در اواخر دهه‌ ۱۹۶۰ جامعه امریکا را با وحشتی بی‌نهایت روبه‌رو کرد. بوک ریپورتر در توصیف این کتاب چنین نوشته بود: «این داستان فقط یک ماجرای جنایی نیست. پرستار بچه در لایه‌ زیرین خود تحلیلی است جامعه‌شناسانه و روانشناسانه از دهه‌ پرالتهاب ۱۹۶۰ ایالات متحده و آدم‌های آن دوران.»

گیسا حافظی، نویسنده و منتقد ادبی، یادداشتی را درباره این کتاب نوشته که در ادامه می‌آید:

می خواهم از انتها شروع کنم. درست از جایی که روان شناسان از حالات روانی یک قاتل زنجیره‌ای ترسناک رمزگشایی می‌کنند و او را به ما اینطور معرفی می‌کنند:

«مردی که عقده های روانی او از زمان کشته شدن پدرش در روزهای پایانی جنگ جهانی دوم شکل می‌گیرند و با ازدواج دوباره مادر و به دنیا آمدن برادر ناتنی‌اش تشدید می‌یابند. عواملی مهم که در وجود او خشم فزاینده‌ای نسبت به زنان ایجاد می‌کند، خشمی حاصل از نفرت او به مادرش که نتیجه‌ای جز کشتن و قطعه قطعه کردن زنان بی گناه که به نوعی شبیه سازی مادرکشی است ندارد.»

بعد از آنکه خواندن کتاب پرستار بچه را به پایان رساندم و ساعاتی متمادی و هیجان انگیز را با ماجرای زندگی تونی کاستا با آن همراه شدم، این سوالات تا همین امروز رهایم نکرده‌اند: آیا تمام کسانی که در شرایط مشابه با او متولد و بزرگ می‌شوند نیز تبدیل به قاتل می‌شوند؟ و یا اینکه دچار ناهنجاری‌های دیگری هستند و یا احیاناً مانند انسان‌هایی معمولی به زندگی خود ادامه می‌دهند! بستر جامعه و شرایط اقتصادی و فقر در این امر چقدر در تبدیل یک انسان به هیولا نقش دارند؟

بی شک تونی کاستا انسانی معمولی نبود، هیولایی بود ترسناک که باعث شد بسیاری از مردم آمریکا در سال‌های انتهایی دهه ۱۹۶۰ از اعمال او در بهت و حیرت فرو بروند، جریان دادگاه‌های او روزهای زیادی تیتر روزنامه های کثیر الانتشار آن دوران بود و تحلیل‌های بسیاری به همراه داشت. شخصیتی عجیب که انگار با انتشار کتاب پرستار بچه در سال گذشته در آمریکا، دوباره به صدر رسانه‌ها بازگشته است.

آنچه این میان کتاب پرستار بچه را در بررسی زندگی تونی کاستا و اثرگذاری بیشتر آن،حائز اهمیت می‌کند ناداستان بودن و ویژگی مستند نگاری‌اش است که شاید اگر در قالب رمان منتشر می‌شد چنین کارکردی نمی‌یافت. جالب اینکه یکی از نویسندگان کتاب دختری بوده است که تابستان‌های دوران کودکی خود را با تونی کاستا آن هم در نقش یک پرستار بچه دلسوز و مهربان سپری کرده است، دختری به نام لیزا رادمن که یکی از ارکان اصلی کتاب در مسیر پذیرش مستندات آن از سوی مخاطب است.

یکی دیگر از بزرگترین اتفاقاتی که در این کتاب رخ می‌دهد قداست زدایی نویسنده از ساحت مادری است. مادری که در هیولا بودن دست کمی از یک قاتل زنجیره‌ای مخوف ندارد، زنی که به خاطر خوشگذرانی‌های خود هر روز با رفتارهایی تحقیر آمیز و خشن لیزا را می‌کشد، مرگی مستمر که از هزاران بار تکه تکه شدن دردناک‌تر است.

نکته دیگر اینکه می‌توان کتاب را یک بار با فصول مربوط به لیزا و بار دیگر با سر فصل‌های تونی خواند بی آن که لطمه‌ای به کل داستان وارد شود. این یک در میان بودن فصول و دست به دست شدن ماجرا میان لیزا و تونی فرصت تنفس و تفکر بیشتر به مخاطب می‌دهد و هیجان رسیدن به بخش بعدی را برای او افزایش می‌دهد.

و شاید خواندن این کتاب کمک کند در رفتارهای ساده و خوش بینانه خصوصاً در موقعیت والدین بودن دقیق‌تر به آدم‌های اطراف خود بنگریم. نگرشی بسیار مهم که در سایه روزمرگی‌های تکراری ما به دست فراموشی سپرده می‌شود و در بدترین حالت بی آنکه بخواهیم از یک انسان هیولایی ترسناک می‌سازد.

کد خبر 5587187

منبع: مهر

کلیدواژه: معرفی کتاب تازه های نشر ادبیات آمریکا اربعین 1401 معرفی کتاب یاسر احمدوند اربعین حسینی تازه های نشر ترجمه موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران روسیه ادبیات کودک و نوجوان ادبیات داستانی کتاب و کتابخوانی کنار قدم های جابر امام حسین ع یک قاتل زنجیره ای پرستار بچه

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۹۳۴۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مارکسیسم چه نگاهی به سیاست بین‌الملل دارد؟

   عصر ایران؛ شیرو ستمدیده - ایدئولوژی‌های گوناگون غالبا دربارۀ سیاست بین‌الملل بی‌نظر نیستند. مارکسیسم هم چشم‌اندازی به سیاست بین‌الملل دارد که البته با چشم‌اندازهای سنتی و متعارف به کلی مغایر است. چیزی که رویکرد مارکسیستی به سیاست بین‌الملل را متمایز می‌سازد، تاکید آن بر قدرت اقتصادی و نقشی است که "سرمایۀ بین‌المللی" دارد.

   مارکس در وهلۀ نخست به تحلیل ساختارهای سرمایۀ ملی، بویژه رابطۀ آشتی‌ناپذیر بین بورژوازی و پرولتاریا توجه داشت، اما در نوشته‌های او به طور ضمنی چشم‌اندازی بین‌المللی نیز وجود دارد. به نظر مارکس وفاداری‌های طبقاتی با تقسمیات ملی برخورد دارد. او بر اساس چنین عقیده‌ای در پایان کتاب "مانیفست کمونیست" نوشت: کارگران جهان، متحد شوید!

   در آثار مارکس این ایده به طور ضمنی مطرح شده است که سرمایه‌داری نظامی بین‌المللی است ولی تا قبل از انتشار کتاب مشهور لنین، به نام "امپریالیسم: بالاترین مرحلۀ سرمایه‌داری"، این ایدۀ مارکسیستی با قوت و صراحت یا به شکل کامل مطرح نشده بود.

   لنین معتقد بود توسعۀ امپریالیستی خواست سرمایه‌داری داخلی برای حفظ سطح بالای "سود" از راه صادر کردن سرمایۀ اضافی را نشان می‌دهد، و این به نوبۀ خود، قدرت‌های بزرگ سرمایه‌داری را به برخورد با یکدیگر کشاند و جنگ برآمده از آن (جنگ جهانی اول)، اساسا جنگی امپریالیستی است که برای کنترل و تصاحب مستعمرات در آفریقا، آسیا و جاهای دیگر درگرفته است.

اما مارکسیست‌های جدید یا نئومارکسیست‌ها، به محدودیت‌های الگوی مارکسیسم-لنینیسم کلاسیک اذعان می‌کنند؛ از جمله به این که امپریالیسم حاکم بر اوایل سدۀ بیستم ثابت نکرد که "بالاترین" (یعنی آخرین) مرحلۀ سرمایه‌داری است؛ و آشکار شد این فرضیه که سیاست دولت صرفا بازتاب منافع سرمایه‌داران است، فرضیه‌ای کوته‌بینانه است.

در واقع تا آنجا که نئومارکسیست‌ها "خودمختاری نسبی" دولت را می‌پذیرند، به این باور پلورالیستی نزدیک شده‌اند که مجموعه‌های گوناگونی (درون‌ملی، ملی و بین‌المللی) بر صحنۀ جهانی تاثیر می‌گذارند.

اما ویژگی متمایز چشم‌انداز نئومارکسیستی این است که به رشد و توسعۀ "نظام سرمایه‌داری جهانی" توجه دارد؛ برخلاف مارکسیسم کلاسیک که بر "رقابت بین سرمایه‌داری‌های ملی جداگانه" تاکید داشت.

در تحلیل نئومارکسیسم، ویژگی اصلی نظام سرمایه‌داری عبارت است از سازماندهی منافع طبقاتی بر پایه‌ای بین‌المللی در نتیجۀ پیدایش شرکت‌های چندملیتی.

در این دیدگاه، این شرکت‌ها نه تنها دولت‌های دارای حاکمیت را از جایگاه بازیگران مسلط صحنۀ جهانی محروم کرده‌اند، بلکه خودشان نیز مانند دولت‌ها و سازمان‌های بین‌المللی، در چارچوب الزامات ساختاری‌ای عمل می‌کنند که متضمن منافع درازمدت سرمایه‌داری جهانی است.   

به عقیدۀ نئومارکسیست‌ها، ساختار جهانی تولید و مبادله بسیار منظم است؛ به این معنا که جهان را به ناحیه‌های "مرکز" و "پیرامون" تقسیم کرده است.

ناحیه‌های مرکز، مانند شمالِ پیشرفته، از نوآوری‌های فناورانۀ سطوح بالا و پایدار سرمایه‌گذاری سود می‌برند، در حالی که ناحیه‌های پیرامون، مانند جنوب کمتر توسعه‌یافته، نیروی کار ارزان تدارک می‌بینند و اغلب وابسته به فروش محصولات‌اند.

این‌گونه نابرابری‌های جهانی، ساختارهایی را در خود منعکس می‌کنند که در سطح منطقه‌ای و درون اقتصاد ملی ایجاد شده‌اند. در حالی که ناحیه‌های منطقۀ مرکزی در در اقتصاد جهانی ادغام شده‌اند، منطقه‌های پیرامونی در واقع در حاشیه باقی مانده‌اند و اغلب به محل رشد ناسیونالیسم قومی تبدیل می‌شوند. از این رو، جهانی شدن اقتصادی با گسستگی ملی همراه است.

این نگاه مارکسیست‌های جدید به سیاست بین‌الملل در واقع از دهۀ 1960 به این سو پدید آمد. مطابق این نگاه، مناطق پیرامونی همواره باید وابسته باقی بمانند. یعنی کشورهای جهان سوم هیچ گاه نمی‌توانند به جمع کشورهای جهان اول بپیوندند.

آندره گوندر فرانک جزو کسانی بود که چنین نگرشی را ترویج می‌کرد. اما پس از ظهور موج سوم دموکراسی در جهان، از اواسط دهۀ 1970 تا اوایل دهۀ 1990 میلادی، معلوم شد که برخی از کشورهای جهان سوم می‌توانند از این جهان به جهان اول بگریزند. یعنی از کشوری "در حال توسعه" به کشوری "توسعه‌یافته" تبدیل شوند.

بنابراین نئومارکسیسم را نیز باید دست کم واجد دو موج جهانی دانست. موج اول مبتنی بر آرای کسانی چو گوندر فرانک است که نور امیدی در انتهای تونل تکاپوی مناطق و جوامع پیرامونی نمی‌بینند، موج دوم نیز متعلق به نئومارکسیست‌های پس از ظهور نئولیبرالیسم و جوامع توسعه‌یافته در مناطق پیرامونی است.

نمونۀ اعلای چنین جوامعی، کرۀ جنوبی است که از 1987 به این سو، حقیقتا توانست در اقتصاد جهانی ادغام شود و از کشوری "در حاشیه" به کشوری دموکراتیک و پیشرفته بدل شود که اقتصادش هم عمیقا مبتنی بر نظام سرمایه‌داری است.

در مجموع به نظر می‌رسد که نئومارکسیسم هنوز گرفتار میراث اصلی مارکسیسم، یعنی بدبینی به جهان سرمایه‌داری است؛ به این معنا بهروزی عمومی بشر در جهانی مبتنی بر نظام سرمایه‌داری را اساسا ناممکن می‌داند.

انتقادهای بی‌پایان نئومارکسیست‌ها از سرمایه‌داری جهانی یا آنچه که نئولیبرالیسم می‌خوانندش، دقیقا ریشه در چنین نگرشی دارد. اما تحولات اخیر جهانی بویژه در منطقه خاورمیانه، یعنی رشد اقتصادی و پیشرفت قابل توجه کشورهایی نظیر عربستان و امارات و قطر نیز در آستانۀ تبدیل شدن به چالشی جدید برای نگاه نئومارکسیسم و کلا نگرش مارکسیستی به سیاست بین‌الملل است.

مطابق این نگرش کلان، بهروزی و پیشرفت برای کشورهای به اصطلاح عقب‌مانده، در ذیل نظام بین‌المللی سرمایه‌داری ناممکن است؛ اما واقعیات مشهود اخیر، نه فقط در شرق آسیا بلکه در برخی کشورهای عربی خاورمیانه، نافی این مدعا به نظر می‌رسند.

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: سرمایه‌داری جمعی چیست؟ دولت سرمایه‌داری چیست؟

دیگر خبرها

  • توخل: پیروزی در برنابئو غیرممکن نیست؛ سرمربی بایرن مونیخ با نتایج قضاوت می‌شود
  • سینا اسدبیگی در نقش تونی کروس برای پرسپولیس
  • دینگونک؛ هیولایی مرموز که استعمارگران را می‌ترساند! (+عکس)
  • تماس منافقین برای تخلیه اطلاعاتی پرستار بیمارستان محل حضور شهید سلیمانی‌ | بشنوید
  • مارکسیسم چه نگاهی به سیاست بین‌الملل دارد؟
  • نگاهی به رویارویی ذوب‌آهن و استقلال
  • اوزونیدیس: فوتبال «بکش زیرش» را بازی نمی‌کنم/ داریم یک تیم می‌سازیم
  • نگاهی به فعالیت های علمی و آموزشی دانشگاه فرهنگیان قم+ فیلم
  • نگاهی به مسایل اقتصادی کشور، در برنامه گفتگوی اقتصادی
  • دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم/ نگاهی به فیلم مست عشق